من کی ام ؟
فراموش کرده ام .
فکر می کنم در سال هزار و سیصدو اندی ، به دنیا آمده ام.
اما نمیدانم ، چرا آمده ام؟
...زندگی در اینجا سخت میگذرد...
یکی میگفت که:
باید سختی بکشی چون هزاران هزار سال پیش پدرمان "آدم" و مادرمان "حوا" گناه کرده اند.
...و زندگی در اینجا سخت میگذرد...
... آیا کسی هست مرا یاری کند؟؟
... اولین کامنت ... خب ... اینجور نوشتن سخته ... "ما فراموش شدگانیم" ... آدم تو سختیا بزرگ میشه ... قد میکشه ... به قول جبران :" به خرمن گاه کوبدتان تا برهنه شوید ... غربال کند تا که از پوسته وا رهید ... به آسیاب کشد تا پاکی و زلالی و سپیدی ... و خمیری سازد نرم... پس به قداست آتش خویش سپاردتان ... باشد که نان متبرکی شوید ضبافت با شکوه خداوند را ..." آمین ...
یه سوال : آدم چرا باید تو سختیا بزرگ بشه؟
نمیشه آدما ، بزرگ دنیا بیان ؟
نمی شد تو بهشت دنیا بیان؟
نمی شد؟ واقعن !!!!
راستی مبارک باشد خانه تان!
سرافراز ِ مان کردید استاد